اندر فوائد فوائد برند

سختی کار برندسازی همینجاست. چیزی که برات بدیهی شده رو باید هر بار با حوصله کشف کنی و هر بار با دقت پردازش کنی.
یکی از فوتهای برندسازی، پیدا کردن درست و صحیح لایه فوائد در هویت برند است.
بدون فوائد مورد نظر مشتری، تمام عناصر هویتی برند از سلیقه افراد نشات میگیرند.
مثلا شخصیت برند میشود یه قصه که به جایی وصل نیست.
باحاله، جذابه؛ اما کار نمیکنه و چون به فوائد مورد نظر مشتری ختم نمیشه، پس من یعنی مشتری، برند رو نمیخرم.
فوائد رو باید:
یک. از مشتری گرفت
دو. به عنوان خلاقیت ارائه کرد
قانون هشتاد/ بیست، وضعیت ایده آل ساختار فوائد رو نشون میده.
فوائد، انواع مختلف داره:
فایده مالی: ارزون بودن و ذخیره کردن پول مشتری. مثل برند فروشگاه های زنجیره ای وال مارت که شعارش هم همینه.
فایده کارکردی: درست انجام دادن کار، به موقع انجام دادنش. مثل خدمات پست، فدکس که میگه به موقع بسته ات رو میرسونم.
فایده احساسی یا تجربی: ایجاد حس و حال خوب؛ مثل برند داو که احساس امنیت رو برای خانمها به ارمغان میاره.
(همینجا صبر کنید. داو فقط از طریق شامپو این کار رو میکنه؟ چجوری بدون حضور محصول احساس امنیت میده؟)
این موضوع، مهمه چون در ایران اکثر مدیران بدجوری به محصولاتشون وابسته اند.
فوائد خودابرازی (فوائد نمادین)، فوائد اجتماعی هم از دیگر فوائد برند هستند که یعنی از برند، بیشتر برای کسب احترام و جایگاه اجتماعی استفاده میشه.
فوائد معنوی هم از جمله فوائد مراحل بالا در هرم نیازهای مازلو است.
همینطور که معلومه، فوائد احساسی بیشترین میزان تمایز و ارتباط رو ایجاد میکنند.
و نکته آخر،
معمولا شاه فوائد (یا همون End Benefits) نقش جوهره برند یا DNA رو ایفا میکنه
نسبت به بقیه انواع فوائد، نیاز به اطمینان (فایده ای احساسی) در طول زمان و از بازاری به بازاری دیگه بیشتر ثابت میمونه. به خاطر همین، اکثرا یکی از فوائد احساسی نقش جوهره برند و بعد هم عنصر محوری شخصیت رو ایفا میکنه.
در حقیقت براساس فایده ای که به دیگران میرسونیم، شخصیت برندمون شکل میگیره.
همین،
هر کاری رو اصولی یاد بگیریم، انجامش ساده است.

برگرفته از صفحه اینستاگرام دکتر فرزاد مقدم