آسیب شنایی کیلویی چند؟

در انتهای کتاب برندسازی_در_هفت_گام ، اون چند صفحه آخر، مطلبی از دست نویسنده در رفته به نام “آسیب شناسی برند”

دلیلش چندتا پروژه ای بوده که برای برندهای بافکر اون زمان اجرا کردیم و بعدش هم هر سال همونها و چندتا برند دیگه چون فوائدش رو دیده بودند تکرارش میکنند.

داستان آسیب شناسی، در واقع شناسایی متغیرهای مختلفی است که اگر ضعیف باشند برند ما رشد نمیکند.

دو، سه تا را اینجا یادآوری میکنیم

آگاهی از برند:

اگر برند ما در زمینه خلق آگاهی در مخاطبان هدف، هنوز به جرم بحرانی نرسیده، امکان رشد متعادل برای برندمان وجود نخواهد داشت. حالا هرچقدر هم تخفیف بدهید و یا در جلسات، تکنیک مذاکره بدانید.

بنابراین میزان آگاهی را می سنجیم.

وضوح برند:

مخاطب نمیداند برند ما دقیقا موضوعش چیست، کارش چیست. در حقیقت، تصویر ذهنی مشخصی ندارد و یا هویت قابل قبولی در ذهنش نساخته ایم و در نتیجه، گزینه اصلی در هنگام انتخاب نیستیم.

بنابراین میزان وضوح را میسنجیم.

خلق هویت:

طبیعتا شروع حرکت برای رفع این موانع، “خلق هویت” است. پس از آن است که چندسال یکبار، آسیب شناسی میکنیم تا بفهمیم کیفیت برندینگ در کارمان چگونه بوده است.

علاوه بر این مدل آسیب شناسی برند، روشی هم برای پیدا کردن ایرادات و تله های هویتی برند وجود دارد که موضوع مطلبی دیگر خواهد شد.

فقط این قدر بگویم که در چند ماه اخیر، آنقدر هویت سازی اشتباه برای برندهای تازه تاسیس دیده ام که مصمم شدم درباره این روش دوم مفصلا بنویسم. کسب و کارهایی که در همان ابتدا زمینگیر ایده های هویتی تخیلی، لاکچری و فانتزی شدند.

یکی از آسیب های برندسازی این است که قصه گویی به جای نشستن در جایگاه یک ابزار موثر در خلق هویت برند، خود مدل خلق هویت شده است.

این روزها این روشهای بد فهمیده شده دارد قربانی میگیرد. لطفا مفاهیم پایه برندسازی را خوب بفهمیم و فهم بدیهیات کنیم. فرق مدل و ابزار و انواعشان را خوب متوجه شویم.

آنچه پیشینیان این علم گفته اند را یاد بگیریم، کسب تجربه کنیم و کار عملی در کنار کاربلدها انجام دهیم. بعد شروع به آسیب زدن به کسب و کار مردم کنیم.

 

برگرفته از صفحه اینستاگرام دکتر #فرزاد مقدم

ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.