پرسونال برندینگ یا ساخت برند شخصی معتبر

هدف- هدف از  مقاله ساخت برند شخصی معتبر، ارائه‌ی یک مدل ارگانیک، کل‌نگر و معتبر پرسونال برندینگ است که با رویاهای شما، هدف شما از زندگی، ارزش‌ها، علایق، نقاط قوت، ویژگی‌های منحصربه‌فرد، نبوغ، تخصص، ویژگی‌های شخصیتی و کارهایی که از انجامشان لذت می‌برید، هم‌خوانی داشته باشد. این به شما کمک می‌کند یک برند شخصی ریشه‌دار و اثربخش بسازید که بازتاب هر آن چه باشد که انجام می‌دهید.

طراحی، متودولوژی، رویکرد پرسونال برند

برای رسیدن به این مدل، مدل‌های اخیر پرسونال برندینگ مرور شده‌اند. به نظر می‌رسد اغلب این مدل‌ها روی بازاریابی (فروش) فردی متمرکز شده‌اند و در واقع چندان معتبر و اصیل نیستند و از این رو می‌توانند تبدیل به نوعی سفر کوتاه خود-محور و حتی گاهی تبدیل به کسب‌وکاری کثیف شوند.

رامپرسد نوعی رویکرد جدید را بر اساس تجارب فردی و داستان‌های موفقیت خود تدوین کرده است.

یافته‌ها- نتایج نشان می‌دهند که داشتن یک پرسونال برند معتبر قدرتمند، در عصر آنلاین، مجازی و فردی امروزی، نوعی دارایی ارزشمند به شمار می‌آید. با کنترل برندتان و پیامی که برای شما می‌فرستد، خواهید توانست بر برداشت‌های دیگران از خودتان تأثیرگذار باشید. این به شما کمک می‌کند خود را در قالب یک حرفه‌ای استثنایی رشد دهید و از دیگران متمایز کنید.

اشارات عملی پرسونال برند معتبر

با یک هویت برند شخصی می‌توانید به یک برنده‌ی بزرگ تبدیل شوید؛ یا یک بازنده‌ی بزرگ، البته اگر برندتان بازتابی از شخصیت واقعی شما نباشد و اگر به وعده‌های خود پایبند نباشید. خلف وعده قطعاً منتهی به آسیب خوردن به شهرت و مسیر شغلی شما خواهد شد.

باید به وعده‌ی برند شخصی خود متعهد باشید و بر اساس آن زندگی و رفتار کنید و حواستان به این باشد که آیا می‌توانید آن را محقق کنید یا نه. در غیر این صورت پرسونال برندینگ شما امری تصنعی، خودخواهانه، خودمحور، و در نهایت یک کسب‌وکار طمعکارانه خواهد بود.

معرفی پرسونال برند معتبر

در واقع مرشد برندسازی، تام پیترز، ، بود که جنبش پرسونال برندینگ را در Fast Company و با مقاله‌ای تحت عنوان “برندی به نام تو” راه‌اندازی کرد. او چنین نوشته بود:

“علیرغم سن و سال، علیرغم جایگاه، و علیرغم کسب‌وکاری که در آن به فعالیت مشغول هستیم، همه‌ی ما باید بر اهمیت برندسازی واقف باشیم. ما، مدیران شرکت‌های خود هستیم… برای موفقیت و روی کار ماندن در کسب‌وکار امروزی، مهمترین وظیفه‌ی تو این است که مدیر بازاریابی کسب‌وکاری به نام “تو” باشی… “تو” یک برند هستی. تو مسئول برند خودت هستی… باید نگاهی متفاوت به خودت داشته باشی. تو یک “کارمند” نیستی. تو به هیچ شرکتی “تعلق نداری” و عنوان شغلی‌ات تو را تعریف نمی‌کند و شرح شغلی‌ات تو را محدود نمی‌کند… برای مدیر شرکت خود بودن، باید خود را رشد بدهی، ترویج کنی و نظر بازار را به خود جلب کنی.

برندسازی، علاوه بر دنیای کار، در زندگی شخصی نیز اثربخشی، قدرت و پایایی دارد، حتی بیشتر از بازاریابی و فروش. در واقع یک راه اثربخش است برای حذف رقبا. برندسازی یعنی تأثیر بر دیگران، با ایجاد هویتی که برداشت‌ها و احساسات معینی را به ذهن متبادر کند.

برندسازی دیگر تنها مختص شرکت‌ها نیست. روند جدیدی به راه افتاده با عنوان پرسونال برندینگ.

برندسازی شخصی موفق، شامل مدیریت اثربخش برداشت‌های دیگران است و کنترل این برداشت‌ها و چگونگی تفکر دیگران درباره‌ی شما.

داشتن یک برند شخصی قدرتمند در دنیای آنلاین، مجازی و فرد-محور امروزی یک دارایی ارزشمند به نظر می‌رسد. برند شخصی رفته‌رفته تبدیل می‌شود به یک عنصر ضروری و کلیدی برای موفقیت فردی. این همان استراتژی جایگاه‌سازی است که پشت موفقیت افرادی نظیر اپرا وینفری، تایگر وودز، مایکل جردن، دونالد ترامپ، ریچارد برانسون و بیل گیتس قرار گرفته است.

به همین دلیل است که باید برند خودتان باشید و مدیر زندگی خودتان. هر کسی برند شخصی خودش را دارد اما اغلب مردم از این موضع بی‌خبراند و به شیوه‌ای استراتژیک، مستمر و اثربخش مدیریتش نمی‌کنند.

باید برند شخصی خود و پیامی که منتقل می‌کند را تحت کنترل در آورید و بر برداشتی که دیگران از شما دارند اثر بگذارید. این کار به شما کمک می‌کند که رشدی اثربخش داشته باشید و خود را به عنوان یک حرفه‌ای استثنایی، از دیگران متمایز کنید.

تعاریف پرسونال برند

در تعریف برند شخصی معتبر اغلبِ این تعاریف اصیل و معتبر نبوده، و از نگاه بازاریابی (فروش) فردی نوشته شده‌اند. مفاهیم سنتی برندسازی شخصی بیشتر روی بازاریابی فردی، ایجاد تصویر ذهنی، فروش، بسته بندی، نمود بیرونی (ظاهر)، ترویج خود، و رسیدن به شهرت متمرکز شده است. برندسازی فردی چیزی ورای بازاریابی و ترویج شخصی است.

  • برداشت یا احساسی که فرد دیگری از شما یا نسبت به شما دارد.
  • بازتاب “آن چه که هستید و آن چه که باور دارید”، در “آن‌چه می‌کنید و چگونگی آن”.
  • ایجاد برداشت‌هایی معنادار از ارزش‌ها و کیفیت‌هایی که ادعایش را دارید.
  • اثرگذاری بر برداشتی که دیگران از شما دارند.
  • ارزش‌هایی که دیگران گمان می‌کنند شما دارید.
  • مجموع انتظارات و تداعی‌هایی که در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود.
  • تصویری که دوست دارید در هر آن چه می‌کنید نشانش بدهید.
  • حذف رقبا و تبدیل خودتان به وجودی منحصربه‌فرد و بهتر از تمام رقبایتان در بازار.

مزایای پرسونال برندینگ

  • داشتن یک پرسونال برند قدرتمند مزایایی دارد، یک برند شخصی برداشت‌های معناداری از ارزش‌ها و کیفیت‌هایی ایجاد می‌کند که شما ادعای آن‌ها را دارید.
  • به دیگران می‌گوید: شما که هستید، چه می‌کنید، چه چیزی شما را از دیگران متفاوت می‌کند، چگونه برای دیگران ارزش‌آفرینی می‌کنید و چه انتظاری می‌توانند از شما داشته باشند.
  • بر برداشت دیگران از شما تأثیر می‌گذارد.
  • انتظارات دیگران را شکل می‌دهد و خواهند دانست به هنگام کار با شما چه چیزی نصیبشان خواهد شد.
  • هویتی گرد شما خلق می‌کند که به آن وسیله مردم راحت‌تر به یاد خواهند آورد که شما چه کسی هستید.
  • باعث می‌شود مشتریان بالقوه، شما را تنها راه حل مسأله‌ی خود بدانند.
  • شما را برتر از رقبا جلوه می‌دهد و باعث می‌شود منحصربه‌فرد و بهتر از رقبایتان در بازار به نظر برسید.

 

بایدها و نبایدهای پرسونال برندینگ

برند شخصی شما باید معتبر و اصیل باشد. برندسازی معتبر سفری است دور و دراز به سوی یک زندگی شادتر و موفق‌تر. به همین دلیل برند فردی شما باید از دل جستجوی شما بیاید، جستجویی در پی هویت و معنای زندگی‌تان، و این یعنی که باید با خودتان سرراست باشید و ببینید چه می‌خواهید و آن چیز را در ذهنتان سر و سامان بدهید و تمام انرژی مثبت خود را معطوف آن کنید و کاری را بکنید که عاشقش هستید و به تدریج خود را توسعه بدهید.

برند فردی شما باید همواره بازتاب شخصیت شما باشد، و بر پایه‌ی ارزش‌ها، توانمندی‌ها، ویژگی‌های منحصربه‌فرد و نبوغ شما بنا شود. اگر طی این روش ارگانیک، معتبر و کل‌نگر تبدیل به برند شوید، برند فردی شما در نظر دیگران قدرتمند، شفاف، کامل و ارزشمند جلوه خواهد کرد.

هم‌چنین زندگی شما رضایت‌بخش خواهد بود و به صورت خودکار مردم را جذب خود خواهید کرد و فرصت‌هایی برایتان به وجود خواهد آمد که بسیار مناسب و عالی هستند.

اگر برندسازی شما به این صورت منحصربه‌فرد نباشد، اگر به وعده‌های خود عمل نکنید و اگر تنها بر روی فروش و ترویج خود متمرکز باشید، شما را یک عوضی خودخواه خودمحور می‌دانند و برندسازی شما در سطح اتفاق خواهدافتاد و کسب‌وکاری کثیف خواهد بود. به یاد داشته باشید که:

اگر چشم‌اندازی نباشد، اگر دانش شخصی‌ای نباشد، اگر یادگیری شخصی‌ای نباشد، اگر تفکری نباشد، اگر تغییر ذهنی‌ای نباشد، اگر یکپارچگی‌ای نباشد، اگر شادی‌ای نباشد، اگر اشتیاقی نباشد، اگر چیزی را با دیگران به اشتراک نگذارید، اگر اعتمادی در میان نباشد، اگر عشقی نباشد، یک برند شخصی معتبر به وجود نخواهد آمد. عشق عنصر مهمی در این معادله است. باید عاشق خودتان باشید، عاشق دیگران باشید و عاشق کاری که انجامش می‌دهید. عشقی که به خودتان دارید باید دست کم برابر همان عشقی باشد که به افراد و کارهای دیگر دارید.

این موضوع را در اغلب مذاهب گوشزد کرده‌اند: دیگران را همان‌قدر دوست بدارید که خودتان را دوست می‌دارید. حرف آبراهام مازلو یادتان باشد: “تنها وقتی می‌توانیم به دیگران احترام بگذاریم که به خودمان احترام می‌گذاریم. تنها وقتی می‌توانیم به دیگران بدهیم که نسبت به خودمان نیز دهش داشته باشیم. تنها وقتی می‌توانیم عشق بورزیم که عاشق خودمان باشیم.” بدون شناختن خود، به سختی می‌توانیم خودمان را دوست داشته باشیم و دیگران را.

باید با خودتان نوعی ارتباط احساسی مثبت برقرار کنید و در وحله‌ی اول خودتان را دوست-داشتنی بپندارید، در غیر این صورت دیگران نمی‌توانند با شما ارتباط احساسی مثبت ایجاد کنند و شما را دوست-داشتنی بدانند.

با یک برند شخصی معتبر، قوی‌ترین ویژگی‌های شخصیتی، گرایش‌ها و ارزش‌های شما، می‌توانند شما را از دیگران متمایز جلوه بدهند. در غیر این صورت مانند دیگران به نظر خواهید رسید. یک برندینگ فردی معتبر، پایدار، سازگار و به یاد ماندنی به معیارهای مهمی وابسته است که در ادامه مطرح خواهند شد. این معیارها به دست مونتویا (۲۰۰۵) و رامپرسد (۲۰۰۳-۲۰۰۸) طراحی شده‌اند.

معیارهایی برای ساخت برند شخصی اثربخش

اصالت: برند خودتان باشید. شما مدیر عامل خودتان هستید. برند شخصی شما باید بر مبنای شخصیت حقیقی شما ساخته شود. این برند باید بازتابی از شخصیت شما باشد و رفتار، ارزش‌ها و چشم‌انداز شما. به همین دلیل باید در راستای خواسته‌های شخصی شما باشد.

یکپارچگی: شما باید تابع نشانه‌های اخلاقی و رفتاری‌ای باشید که از خواسته‌های شخصی شما نشأت می‌گیرند.

سازگاری: باید رفتاری یکدست داشته باشید. این کار جرأت می‌خواهد. آیا دیگران می‌توانند همیشه به شما تکیه و روی شما حساب کنند؟ آیا رفتار و کردار مناسب خود را بارها و بارها تکرار می‌کنید؟ برای نمونه، همبرگرها، چیزبرگرها و بیگ مک‌های مک‌دونالدز همیشه یک کیفیت ثابت دارند.

تخصص: بر دایره‌ی تخصص خود متمرکز باشید. دقیق باشید و بر یک استعداد مرکزی و مهارت منحصربه‌فرد خود تأکید کنید. عمومیت‌گرایی و عدم تخصص و توانمندی در زمینه‌ای خاص، شما را منحصربه‌فرد، ویژه و متفاوت جلوه نخواهد داد.

اقتدار: یعنی شما را در زمینه‌ای خاص خبره، با استعداد و بسیار باتجربه بدانند و به عنوان یک رهبر اثربخش آن زمینه بشناسندتان.

تمایز: بر اساس برندتان خود را متمایز جلوه بدهید. باید به شیوه‌های منحصربه‌فرد نشان دهید که با رقبا تفاوت دارید و باید برای دیگران ارزش افزوده داشته باشید. باید به روشنی تعریفش کنید تا مخاطبانتان به سرعت متوجه بشوند این برند نماد چیست.

تناسب: آن‌چه نمادش هستید باید به آن چیزی ربط داشته باشد که مخاطبان هدف شما برایش اهمیت قایل هستند.

دیده شدن: برند شخصی شما باید آن‌قدر در معرض دید مخاطب قرار بگیرد و پیوسته تکرار شود و تکرار شود تا در ذهنش جا خوش کند. صحبت از تکرار و نمایش طولانی‌مدت است.

پافشاری: برند شخصی شما برای رشد به زمان نیاز دارد. باید توسعه‌ای ارگانیک داشته باشد. باید به برندتان متعهد باشید و مأیوس نشوید. باید خودتان را باور کنید و صبور باشید. برندهای بزرگی نظیر تایگر وودز و اپرا وینفری، پس از سال‌ها کار سخت، از خود گذشتگی، جسارت، برنامه‌ریزی و صبر و پافشاری به آن‌چه امروز هستند رسیده‌اند.

حسن نیت: مردم با کسی کار خواهند کرد که از او خوششان بیاید. اگر دیگران برداشت مثبتی از شما داشته باشند، برند شخصی شما نتایج بهتری در پی خواهد داشت و عمری طولانی‌تر. باید ارزشی را به ذهن متبادر کنید که مثبت و ارزنده تلقی شود. حسن نیت برند بیل گیتس است که از طریق مؤسسه‌ی “بیل و ملیندا گیتس”، به دنیا کمک می‌کند تا جای بهتری برای زندگی باشد؛ مؤسسه‌ای که حالا بزرگ‌ترین بنگاه خیریه‌ی دنیاست که به صورت نامحسوس فعالیت می‌کند.

عملکرد: پس از این که برندتان شناخته شد، عملکردتان مهم‌ترین عامل موفقیت برند خواهد بود. اگر عملکرد خوبی نداشته باشید و بهبود مستمر را مد نظر قرار ندهید، برندینگ فردی به فرآیندی ساختگی بدل خواهد شد. به همین دلیل است که برند شخصی شما باید به کارت امتیازات متوازن شما تبدیل شود.

وقتی با توجه به این معیارها به برند تبدیل شدید و خود را متعهد کردید که طبق این معیارها عمل کنید، خود را از دیگران متمایز خواهید کرد و مخاطبان هدف شما برند فردی شما را بسیار بهتر درک خواهد کرد. ساختن یک برند متعبر سفری است طولانی و فرآیندی است تکاملی و ارگانیک.

این فرآیند با شناختن خود آغاز می‌شود: این که بدانید من واقعی شما کیست و این من واقعی از رویاها، چشم‌انداز، فلسفه‌ی زندگی، ارزش‌ها، نقش‌های کلیدی، هویت، شناخت خود (self-knowledge) و آگاهی از خود (self-awareness) می‌آید. در غیر این صورت برندی من در آوردی و اختراعی خواهد بود که بازتابی از من واقعی‌تان نیست.

در بخش بعدی یک مدل ارگانیک، کل‌نگر و معتبر پرسونال برندینگ معرفی خواهد شد که به شما کمک می‌کند پتانسیل‌های خود را آزاد کنید و تصویری قابل اعتماد از خود بسازید که دلتان می‌خواهد در هر آن چه می‌کنید بازتاب داشته باشد. تصویری که عبارت است از ارزش‌ها، باورها، رویاها و نبوغ شما.

Authentic Personal Branding
(Hubert Rampersad)

ترجمه از: آتنا مقدم

مقالات مرتبط:

برند شخصی (Personal Brand) یا استراتژی یکپارچه در شرکتهای SME
یک مدل کاربردی برای ساخت برند شخصی
برندسازی در هفت گام – قسمت اول
مشاوره برندسازی و مدیر برندمدل های ساخت هویت برند (بخش اول)

 

اصالت یکپارچگی سازگاری تخصص اقتدار تمایزبرند تناسب دیده شدن پافشاری حسن نیت عملکرد
برندسازی، علاوه بر دنیای کار، در زندگی شخصی نیز اثربخشی، قدرت و پایایی دارد، حتی بیشتر از بازاریابی و فروش. در واقع یک راه اثربخش است برای حذف رقبا. برندسازی یعنی تأثیر بر دیگران، با ایجاد هویتی که برداشت‌ها و احساسات معینی را به ذهن متبادر کند.
با یک برند شخصی معتبر، قوی‌ترین ویژگی‌های شخصیتی، گرایش‌ها و ارزش‌های شما، می‌توانند شما را از دیگران متمایز جلوه بدهند. در غیر این صورت مانند دیگران به نظر خواهید رسید.

 

ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.